دو روز پس تیز و آروغ «غیرتلویزیونی»
علی روضهخوان، بریتانیا نیز با ارسال پاسدار علی
لاریجانی، «قهرمان جنگ 12 روزه» و عامل کودتای 23 خردادماه
به مسکو، تلویحاً غلطکردم را گفت، و گوشهچشمی هم به شاهالله و داسالله و گلة
رجوی نشان داد!
میدانیم که پاسدار لاریجانی داماد آخوند مطهری است و
از این طریق یک پا هم در دکان علیاحضرت فرح پهلوی دارد! بله، مطهری در توحش و ابتذال و ایرانستیزی، با خمینی و علی روضهخوان و میرحسین موسوی رقابت
داشت و همکار «مجله زن روز» بود! در
دوران شاهنشاهی در حسینیۀ ارشاد عرعر میکرد؛ در انجمن
سلطنتی فلسفه مشاور علیاحضرت بود؛ با خمینی هم در فرودگاه مهرآباد تخلیه شد! گویا این شخصیت همه فن حریف در جایگاه ریاست
شورای انقلاب آخوند پدوفیل و جیرهخوار دربار پهلوی نیز لنگر انداخته بودند! در نتیجه پاسدار لاریجانی، «شادوماد مطهری»،
قهرمان جنگ و عامل کودتای
23خردادماه را نباید دستکم گرفت!
پاسدار لاریجانیِ قهرمان هم مانند پدر کشتزارش از تبار هرجائیهای
عرصۀ سیاست ایران است! این تحفة وارداتی از کربلا و نجف، هم از
کودتای سایمون گس و میرحسین موسوی طرفداری کرده،
هم مشاور ارشد علی روضه خوان است، هم در لبنان به موشدوانی اشتغال دارد، هم برای ساختن سلاح هستهای و جهاد با آمریکا
اعلام آمادگی فرموده! ایشان به ویژه پس از
شکست کودتا، مدعی مقاومت و ایستادگی در
برابر تهدیدات فرضی اسرائیل شدهاند! ارسال چنین موجود رسوائی به کرملین، با
توجه به اظهارات ولادیمیر پوتین در مورد «ثبات و امنیت منطقه» نشان میدهد که
بریتانیا هست و نیستش را در«طبق اخلاص» گذارده،
باشد تا در ایران، حُسن نیتاش را
به مسکو ثابت کرده باشد! به یاد داریم که پس از تغییر سفیر بریتانیا در
ایران ـ ژانویه 2025 ـ
پزشکیان را به مسکو فرستادند تا یک سند همکاری با روسیه به امضاء برساند،
سندی که 6 ماه در آب نمک خوابیده بود،
و فقط پس از شکست کودتای 23
خردادماه، به تصویب مجلسک جمکران رسید!
همانطورکه شاهد بودیم، شکست کودتای «ملا ـ خاخام ـ کدخدا» در ایران، هر سه
را به صور متفاوت در بحران فرو برده! دونالد ترامپ در آمریکا از سوی همپالکیهایش مورد
تهاجم قرار گرفته و ایلان ماسک و جناح جمهوریخواه با پروندة «پدوفیل آیلند» در مورد رئیسجمهور «محبوب» دست به افشاگری زدهاند.
حال آنکه تصاویر ایلان ماسک و بیل گیتس و
ترامپ و شرکاء در کنار «شهید» اپشتین و صبیة روبرت ماکسول، ماهها پیش از انتخابات ریاست جمهوری ایالات
متحد روی شبکه مجازی بوده. خلاصه
آنزمان که میلیونها آمریکائی به پای «حضرت» ترامپ رأی میریختند، عالموآدم از «بساط» وی آگاه بود! ولی
خوب از آنجا که سناریوی کلیدی ترامپ در خاورمیانه شکست خورده، و این
شکست اسرائیل را برای نخستین بار زیر ضربه انداخته، احزاب
دمکرات و جمهوریخواه و ... یقة مستر پرزیدنت را رها نمیکنند! ترامپ
هم گریبان برگزیدۀ دکان محفل نوبل، جهادی
اوباما، پدر معنوی کودتا و جنگ و تروریسم را
گرفته.
ولی در اسرائیل هم پس از جنگ 12 روزه، و اعلام پیروزی همزمان «ملا ـ خاخام ـ کدخدا»، پروندة فساد مالی بیبی دوباره به جریان
افتاده، و با خروج خاخامهای حزب «شاس»
از دولت نتانیاهو، وی در رأس دولتی فاقد اکثریت و «پا در هوا» نشسته! با
اینهمه شاهدیم که کازینونژاد و نتانیاهو هوای حکومت ملایان را دارند! هردو
روزی 5 نوبت در مورد حملة نظامی به ایران هشدار میدهند، تا از
طریق ارعاب ایرانیان به قول معروف «پیزی حکومت آخوند» را جا بیاندازند! چرا که مقامات رسمی حکومت مذکور از رهبر گرفته
تا زرشکیان و عراقچی و پاسدار علی لاریجانی، قهرمان
جنگ 12 روزه یکصدا و یکدل به «غلطکردم» گوئی افتادهاند!
علی روضه خوان که به دلیل اطمینان کامل به پیروزی
کودتای ارباب بر طبل ««نه مذاکره میکنیم، نه جنگ میشود» میکوفت، برای
تطهیر خود طبق معمول انگشت اتهام را به سوی دیگران گرفته:
«کسانی که گفتند جنگ نمیشود، فریب تبلیغات
دشمن را خوردند، مزدور رژیم صهیونی
بودند»
منبع: اینستاگرام رادیو گیلان، مورخ 16 ژوئیه سالجاری
در جوف عقبنشینیهای علی خامنهای، تاکرکارلسون نیز پای به میدان گذارد، و به زرشکیان تریبون داد تا رسماً شعار «مرگ بر
آمریکا» را پس بگیرد؛ عراقچی نیز طی
مصاحبۀ «غلطکردم گوئی» با فاکس نیوز،
بکلی انکار کرد که حکومت ملایان خواهان «نابودی اسرائیل» است!
میدانیم که حکومت پوشالی ملایان که 46 سال است به
«جهان کفر» اعلان جنگ داده، و میخواهد «اسرائیل» را نابود کند، حتی پس
از پایان جنگ استعماری با عراق اقدام به ساختن «پناهگاه» برای ایرانیان نکرده! در
نتیجه علاوه بر مرزها و آسمان کشور، کل سرزمین ایران به روی مهاجمان باز است. و مردم بیدفاع که در پیشساختههای «مقوائی» و
وارداتی سکونت دارند، میتوانند با
«استقلال و آزادی» هدف بمب و موشک قرار گیرند؛
هست و نیستشان را از دست بدهند، و آن را به حساب «امتحان الهی» بگذارند! ملت به ویژه میتواند پای تیزوآروغ آخوند صدیقی
هم بنشیند و مانند وی «تقوی» را رعایت کند!
حدود یک ماه پس از شکست سناریوی احیاء
پیمان استعماری سنتو از طریق کودتا در ایران، و چند روز پس از صدور بیانیة ابلهفریب
میرحسین جلاد ـ برگزاری رفراندوم، تشکیل مجلس موسسان، تدوین قانون اساسی و ... ـ
که مورد حمایت دشمنان دمکراسی در داخل و
خارج قرار گرفته، کارخانة رجالهپروری، علی روضه خوان را از پستو بیرون کشید تا از
طریق وراجی برای مقامات قوة قضائیه ـ مهمترین بازوی سرکوب استعمار ـ با فرافکنی و سلب مسئولیت از خود، انگشت اتهام را به سوی دولت زپرتی اسرائیل گرفته،
مطالبات اصلی ارباب را به اطلاع مقامات
مذکور برساند:
«[...] با قوت و روحیۀ کامل به کار خود ادامه [دهید]»
منبع: بیبیسی، مورخ 16 ژوئیه سالجاری
همچنان که شاهدیم قوة مذکور و نهادهای
تحت نظارتش با «قوت و روحیه کامل» جهت ارعاب مردم، به
اعدام کولبران کرد و مدافعان خیزش «زن، زندگی، آزادی» ادامه میدهند، و همزمان از عوامل حکومت در شلیک عمدی به
سرنشینان اتومبیلها، تخریب اموال عمومی، آتش
زدن اماکن مسکونی و مراکز خرید و باغها، خرابکاری در پالایشگاه آبادان، بمبگزاری
در مراکز آموزشی و ... و آتش زدن مرکز تجاری ونوس در بندر انزلی حمایت «قضائی» به
عمل میآورند.
علی روضهخوان هم بیکار ننشسته، از طریق ابقاء جنتی و اراذل و اوباش منفور
مردم در شورای نگهبان با «قوت و روحیه کامل» به تحریک افکار عمومی مشغول است. از همه مهمتر اینکه «سازمان تبلیغات اسلامی»، بر پا کنندۀ وقوقیههای جماعت با سپردن تریبون
وقوقیه به آخوند صدیقی، بار دیگر
مطالبات استعمار از ملت ایران را در بوق گذارده.
بله، سازمان کذا،
دو روز پس از تیزوآروغ
غیرتلویزیونی علی روضه خوان، دست صدیقی را
گرفت و انگلی را که نه تنها تولههایش به اتهام زمینخواری و تقلب تحت پیگرد قرار
گرفتهاند، که خودش هم سابقة سوءاستفاده و فساد مالی دارد، بُرد بالای منبر!
جای تعجب نیست که پخش مستقیم تیزوآروغ آخوند
صدیقی از صدا و سیمای حکومت «مسجدـ روسپیخانه
شیعی» الزامی شده بود! همة بازوهای استعمار برای تحریک افکار عمومی «با
قوت» به کارشان ادامه میدهند. به عنوان نمونه پس از لگدپرانی مداحان به سرود
«ای ایران»، شهرخواری تهران هم ناگهان به یاد آورد که تجاوز
به حریم برج شهیاد از الزامات «ماه مبارک» محرم و دکان مرگپرستی شیعیها است. پس بلافاصله
دست به کار شد و در محوطۀ شهیاد، با تف و تخته و مقوا یک گنبد و بارگاه و علم و کتل
کربلائی بر پا کرد. قوة قضائیه هم با «قوت و روحیه کامل» در
برابرتجاوز به حریم «اثر ملی» و نقض مقررات خفقان اختیار نمود!
در این گیرودار بود که خبر افزایش کمبود
برق، و کاهش فشار آب به اطلاع «امت مسلمان» رسید! و قرار شد مولدهای برق، پمپهای
آب و شیرهای کاهش مصرف که با ارز دولتی توسط پاسداران دلار وارد شده، به بهای مناسب به «امت انقلابی» حقنه شود! همزمان
چماقداران مسلح حکومت اسلامی به دوران طلائی امامشان بازگشته با هجوم به خانههای
مردم و تفتیش اتومبیلها، وحشت و ارعاب عمومی را گسترش میدهند. چماقداران غیررسمی هم برگزاری رفراندوم را به
عنوان «تنها راه نجات» به مردم ایران معرفی میکنند! گویا امروز هم مانند دوران
نکبتبار «بهار آزادی»، صفکشیدن در برابر
حوزههای «رأیگیری» و شرکت در «رفراندوم» الزامی شده باشد!
در دوران نکبتبار «انقلاب» که هنوز
جنگ استعماری هم آغاز نشده بود، لاتولوتهای
شیعی در جستجوی «ضدانقلاب» ـ مخالفان
کودتا ـ بودند. حال آنکه این روزها خانه به خانه، و کوچه به
کوچه، و اتومبیل به اتومبیل، به دنبال «نفوذی اسرائیل» میگردند! برای
ایجاد تسهیلات لازم جهت انجام وظیفة «برادران»،
دولت زرشکیان هم به یاد حفظ محیط
زیست آخوند افتاد و اول مرداد را «تعطیل عمومی» اعلام کرد!
البته این تعطیلی شامل مساجد و روسپیخانهها،
یعنی ناندانی سنتی آخوند پدوفیل و بردهفروش
نمیشود. دکانهای شارلاتانیسم صادرکنندگان بیانیههای
خررنگکن از قماش «برگزاری رفراندوم»، و یا تطهیرحکومت سرسپردة غرب از طریق جدا کردن
حساب موسوی جلاد از کیان حکومت اسلامی توسط کیهان جمکران نیز همچنان فعال باقی ماندهاند. آنچه
ممنوع شده «زندگی انسان» است، یعنی امرار معاش از راه شرافتمندانه، و دیگر انواع فعالیتهای غیرآخوندی! فعالیتهائی
که پیش از کودتای آیرونساید و به راه افتادن دکان مجلس موسسان، تا حدودی در کشور امکانپذیر بود. ولی پس از خودزنی دربار پهلوی در میعاد 15 بهمنماه، و ترور رزم آرا ـ نخست وزیر مخالف یکجانبهگرائی و پوپولیسم ـ محمد
مصدق دکان «رفراندوم» برای انحلال «مجلس شورای ملی» را نیز به دکۀ موسسان افزود.
البته پس از کودتای «شیرین 28 مرداد»، پهلوی دوم رفراندوم شاهانهای برای اصلاحات ارضی
ـ نابودی کشاورزی و تبدیل کشاورز ایرانی
به حاشیهنشین شهری ـ به راه انداخت و
نهایت امر رسیدیم به «رفراندوم جیرهخوار دربار پهلوی» در میعاد 12فروردینماه
1358.
دردسرتان ندهم! برای قبائل
وحشی شیعی، «رفراندوم» داروی همه دردهای
بیدرمان بود؛ گویا هنوز هم باشد! اینان میپندارند در شرکت سهامیای که یکصد سال
است لندن در ایران برپا کرده، و بر مبنای
احکام توحش اسلام و سبعیت استعمار اداره میشود، برای تغییر کارگزار و نشاندن سگ بجای کلهپز
حتماً میباید «رفراندوم» برگزار کرد! حال آنکه رفراندوم ابزار دمکراسی است!
به عنوان نمونه زمانیکه آمریکا برای
سرنگونی شارل دوگل، خردجال «کارگر و دانشجو» در فرانسه به راه
انداخت، و ژانپل سارتر را برای حمایت از
خردجال علم کرد، شارل دوگل پیپشنهاد
رفراندوم داد! و پس از اعلام نتیجۀ
رفراندوم از مقام ریاست جمهوری استعفا کرد. خلاصه بگوئیم «رفراندوم»، آبنبات چوبی نیست که هرکسی آن را از بقالی
سرکوچه ابتیاع کند! و آنچه تاکنون در کشور ایران به عنوان
«رفراندوم» برگزار شده، جز شارلاتانیسم و
«ضدیت با حقوق ملت ایران» نبوده! بیدلیل نیست که در داخل و خارج مرزها،
چماقدار و چپنما جملگی بر طبل «رفراندوم» میکوبند! حضورشان بگوئیم «رفراندوم»، ابزار سرکوب و کودتا و جایگزینی پوپولیسم
فرسوده با استبداد نوین نیست؛ برای تامین
منافع ارباب راه دیگری بیابید!
هنگامهای بپاست به هر کنج مملکت
از فتنۀ خواص پلید و عوام خر
آگاه از سیاست کابینه کس نشد
نبوَد عجب که نیست معین مرام خر
(میرزاده عشقی)، نخستین
قربانی کودتای آیرونساید در ایران